سناسنا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

فندقی مامان و بابا

اولین صدای قلب نفس مامان و بابا

1390/5/12 23:47
نویسنده : مرضیه
296 بازدید
اشتراک گذاری

امروز مامانی وقت دکتر داشت تا بعد از چقدر وقت که از نی نیش بیخبر بوده خبردار بشه

وای عجب روز به یادموندنی بود گلم برای من و بابا ،فکر نمیکنم دیگه هیچ وقت این لحظه رو فراموش کنیم

من و بابائی رفتیم پیش خانم دکتر ،بعد از اینکه خانم دکتر فشار مامانی و وزنش را اندازه گرفت گفت که حالا دراز بکش وای اون لحظه فراموش نشدنی شیرین شنیدن صدای قلب نی نی

من نتونستم که به بابائی بگم بیادش پیشم تا اون هم بشنوه و همش دلم میخواست تا بابائی هم باشه

قربونت برم ،نفسم وقتی خانم دکتر گوشی رو ،رو دل مامان تکون داد اومد سمت راست مامانی و یه دفعه صدای قلب میوه دلم رو شنیدم وای که چه لحظه قشنگی بود فندقم

حالا مامانی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! جالبش جائی بود که دیدم بابائی اومده دم اتاق ایستاده و به خاطر صدای قلب نی نیش لبخند به لبشه

مامانی داشتی چهار نعل می تاختی آخه صدای قلبت مثل تاختن اسب بود تیکودو تیکودو تیکودو

کجا میخوای بری که اینطور داری به تاخت میری ؟فعلا باید تو دل مامانی باشی که از همه بیشتر دوست داره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)