یه مجموعه عکس جدید از خاله ریزه ما
اینه گذر زمان جدید از تربچه خونه ما:
سنا در حال مطالعه
اینم سنا خانم اصفهان
سبزه میدان قدیم
اینم سنا و نوه خاله
که بابائی هر دوشون رو بغل کرده
اینجا هم که میخوان همدیگرو بوس کنن
اینم وروجک ما و زنبوریش که توی بغل بابا بزرگش لالا کرده
بقیه عکسها توی ادامه مطلب
پس بزن بریم ادامه مطلب
خب دخترک با تیپ پاییزی آماده رفتن به ددر
امان از این وروجک که عشق ریخت و پاشه
جدیدا یاد گرفته فیگور بگیره و بگه عسک بگیر
اولین باره دخترم موهاش رو خرگوشی بسته
فداش بشم که نفس و زندگیمون هست
اینم فندقی ما و سری جدید توپهاش که میخواد بریزه توی استخرش
اینم کلوچه ما در سفر اهواز در تاریخ ١٠ دی ٩٢
چندتا هم همبازی داشت
ساحل،سحر و سارا
جالب اینکه ٤تاشون دختر و اسمهاشون هم با سین شروع میشد
سوار قایق تالاب شادگان بین اهواز و آبادان
سنا خرمشهر کنار کارون
بعدازظهر دیگه حسابی هوا سرد شده بود و باد میومد
سنا و سحر
مامان یکم شیطونی کن
خب اینم پایان گذر عمر به روایت عکس سنا خانم
میمونه ٣ تا مطلب که سر فرصت که عکسهای تبلت رو خالی کردم برات میزارم
١- اولین برف زندگی سنا
٢-تولد دوسالگیش
٣-سفر کربلا به روایت متن و تصویر
چقدر دلم برای حرف زدن باهات تنگ شده عزیزکم
باید یه وقت حسابی برای وبلاگت بزارم ولی بدون چه بنویسم چه ننویسم تو این روزها تمام توجه مامان و بابائی و اطرافیان رو معطوف خودت کردی
خیلی برامون عزیزی اینو همیشه به خاطر داشته باش