سنا در گذر ایام
سنا در حالیکه هنوز نافش نیفتاده
سنا چند روز بعد از تولد کنار سگش خوابیده
سنا در روز چهارم بعد از واکسن و غربالگری و خنده غیرارادیش
سنا در حالیکه داریم میریم مهمونی ولیمه اش که خونه مامان خاله اعظم هست ٢ شب مونده به اربعین و بابائی مشکی پوشیده(یه عالمه کادو گیر دخترم اومد)
سنا و فیگور با مزه اش(البته فکر کنم داره یه کارهائی هم میکنه) چقدر صورت دخترم جوش زده
سنا بعد از برگشتن مراسم ٢٨ صفر خونه عمه
ساعت ٢ نیمه شب و من و بابائی حسابی خوابمون میاد ولی دخترم سرحال سرحال
سنا هرروز تغییر میکنه
سنا بعد از برگشت از خونه مادربزرگ
سنا روز عقد دائی علی
سنا روز انتخابات با مامان اینها برای اولین بار میره خونه عمه فاطمه
سنا داره میره مهمونی
سنا توکریر اومده تو آشپزخونه تا مامانی کارهاش رو بکنه
سنا اولین بار میخواد خودش برا خودش صدقه بده
سنا و اولین زیارت شاهچراغش
سنا داره بزرگ میشه
سنا کلی با پاهاش بازی میکنه
سنا میره تو قابلمه
تابستونه و سنا کوچولو عشق میکنه اینطوری