سناسنا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره

فندقی مامان و بابا

دخترم و اولین چادرش

1392/3/11 15:39
نویسنده : مرضیه
223 بازدید
اشتراک گذاری

هر وقت میخواستم نماز بخونم بدو بدو میومدی و چادر منو مینداختی روی سرت و شروع میکردی به نماز خوندن

وای عاشق نماز خوندنت هستم ولی تو اونقدر وروجکی که نمیذاری ازت فیلم بگیریم و تا دوربین رو میبینی چادرت رو میندازی و میدوی سمت دوربین تا بگیریش و خنده دار اینه که صفحه لنزش رو میگیری سمت خودت یعنی میخوای خودت از خودت عکس بندازی

خب بالاخره مامان جون یه پارچه چادری برات گرفت و داد به خواهر زن دائی مریم تا برات یه چادر بدوزه

اونم حسابی سلیقه به خرج داد و اینها رو برات با اون پارچه دوخت

چادر نماز - مقنعه - جانماز - یه کیف کوچولوی بامزه که اینها رو توش بذاری

خیلی دوسشون داری و تا من جانمازم رو میارم و پهن میکنم تو هم میری و کیفت رو میاری و میدی دستم که برای من هم پهن کن و شروع میکنی به نماز خوندن

نیت کردن رو بلدی - رکوع و سجده که بعضی وقتها تبدیل به شیرجه زدن و دراز کشیدن میشه و بعضی وقتها هم اگر ببینی قنوت رو هم انجام میدی 

یه کار بامزه دیگرت بوس کردن مهره که بهت یاد دادم که مهر رو لبت بذاری و بوس کنی و بعدش روی پیشونیت بذاری چون نمیتونی دقیقا انجامش بدی خیلی خنده دار بین لب و پیشونیت حرکتش میدی

اینقدر بعضی وقتها بامزه کارها رو میکنی که آدم خیلی تحمل میکنه که دلپی قورتت نده

اینم چندتا عکس که با چادر ازت گرفتیم

چند تا هم با مقنعه ازت گرفتم که وقت نشده هنوز از روی دوربین خالیشون کنم و سر فرصت

وقتی مقنعه سرت کردم یک آن رفتم به روزی که تو بخوای بری کلاس اول ,کلی دلم قنج رفت

موقعی که تو رو باردار بودم یکی از چیزهائی که من رو به رویا میبرد فکر رفتن تو به مدرسه بود

یه روز به بابائی گفتم فکر کن الان دخترمون ٧ ساله هست و ظهر داره از مدرسه میاد وای تو فکرم یه دختر خسته با مقنعه نامرتب و کج شده که داره کیفش رو دنبالش میکشه و میخواد بیاد خونه تا ناهار بخوره و حسابی گشنش هست

وای که چقدر دلم پر از انرژی شد به آینده و اون روزها فکر کردم

سنا مامانی به امید دیدن اون روزهات

دختری با صورت گرد و کوچولو و ریزه میزه

قربون این انگشت کوچولوت که باهاش اشاره میکنی

1

وای خدا چقدر خجالت میکشم

2

بخمولت موشی کوچولو

 

4

پایان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ریحانه مامان آرمیتا
17 تیر 92 20:13
سلام چه نی نی نازی دارید خدانگهدارش باشه با اجازتون لینکتون کردم خوشحال میشم به آرمیتای نازمنم سر بزنید و نی نی ما رو هم به عنوان یکی از دوستان وبلاگیتون لینک کنید