سنا و صبا
این هم سنا گل مامان در کنار دختر عمه صبا
اون شب پاگشای عمه سمیه خونه پدرجون اینها بود
روز اول عید
امسال دخترم عکس کنار سفره هفت سین نداره
خیلی دوست داشتم خونه بودیم و یه سفره خوشگل پهن میکردم تا از دخترم کنارش عکس بگیرم ولی امسال ما لحظه سال تحویلمون متفاوت بود
چرا؟
چون فردای عروسی دائی علیرضا بود و همه اقوام خونه باباجون دعوت بودن و سفره امسالمون کلی بزرگ بود به اندازه طول سالن پذیرائی بابا جون
همه اقوام از کوچیک و بزرگ
به همه حسابی خوش گذشت و یک سال تحویل به یاد موندنی برامون به یادگار گذاشت
خب از اون مراسم فقط فیلمش رو دارم و عکسی نگرفتیم آخه تو اون لحظه خوابت میومد و خیلی بداخلاق شده بودی و از بغل مامانی هم پائین نمیومدی
سنا و صبا
اول فروردین ،پاگشای عمه سمیه خونه پدر جون
سنا در کنار سفره هفت سین
این سفره قبلا خودم طراحی و نقاشیش کرده بودم و بعدش هدیه اش کردم به مادر جون اینا
خودم عاشق اون تخم مرغهاشم
بالای سرت هم تابلوی رنگ روغنی هست که مامانی کشیده و هدیه به مادر جون اینها کرده
وروجکم تو هم عاشق این تخم مرغها هستیا