سناسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

فندقی مامان و بابا

این روزهای دخترم

1392/6/9 18:22
نویسنده : مرضیه
700 بازدید
اشتراک گذاری

دختر ناز و عزیزم اینقدر این روزها بزرگ شدی که هیچ وقت فکر نمیکردم به این زودی بتونم باهات حرف بزنم و تو کامل درک کنی

دخترم دیگه یک دختر کامل و بالنده شدی که واژه کودک زیبنده تو نیست

این کارها رو بلدی ولی در کل از جواب دادن و یک جا نشستن و آموزش دیدن فراری هستی

از 1 تا 10 رو اگه نخوای شیطونی کنی بلدی بگی

مامانی رو وقتی نشسته هلش میدی به سمت جلو و به پشتش میزنی و تپ تپو براش میخونی

کتابهائی که برات از نمایشگاه خریدیم رو خیلی دوست داری و میاری تا برات بازشون کنم و تو اسمشون رو بگی

تقریبا هر کلمه ای رو که بگیم تو تکرار میکنی

حتی اگه نتونی کاملش رو بگی

دارم این روزها باهات رنگها رو کار میکنم خنده دار اینه که به همه رنگها میگی آبی

جدیدا وقتی پی پی میکنی میای و میگی پ پ با فتحه و بعدش صورتت رو میکشی توی هم و میگی اه اه اه

وای از وقتی که از پارک و بازیهاش بخوایم برگردیم خونه اولش میای ولی بعد توی خونه و راه یادت میفته و یک گریه و زاری راه میندازی که نگو و نپرس

اشکی میریزی که دل آدم کباب میشه

هنوزم خیلی کم پیش میاد که بدون شیر خوردن بخوابی ولی خدا رو شکر تقریبا تا 6 و 7 صبح یکسره میخوابی و بعد هر یکساعت پا میشی برای شیر خوردن که معمولا دیگه 9 تا 9:30 بیدار میشی و بعد موقع قطره هات هست که همون موقع بهت قطره آهنت و کیدی کیر رو میدم و یه نیم ساعت و نزدیک زمان صبحانت سانستول رو میدم بخوری

توی این فاصله عوضت میکنم و آماده خوردن صبحانه پای یانگوم و فاصله ها میشیم

تا آهنگ فاصله ها شروع میشه تو هی میگی سعید کوش؟

جمله هائی که میگی زیاد شده

جدیدا جمله 3 کلمه ای هم میگی مثل

بریم تو تتاق(اتاق) و چند تای دیگه که یادم نیست

فعلا همین ها یادم میاد

پس بدرود تا بعد نفس مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان اهورا
9 شهریور 92 18:31
سلام.ما تازه وبلاگ شما رو دیدیم.اگه با تبادل لینک موافق هستین به ما سر بزنین و خبر بدین
ملوس
10 شهریور 92 12:48
هزار ماشالا به خانوم خوشگله!