سنا و نمایشگاه اسباب بازی
از 20 تا 25 مرداد توی شیراز نمایشگاه اسباب بازی بود که من حسابی دلم رو صابون زده بودم که برات یه خرید حسابی اسباب بازی میکنم ولی زهی خیال باطل
چون اصلا اونی که فکر میکردم نبود
فقط ساعت 8 شب اونجا مجریهای برنامه کودک فارس اومده بودن و برنامه داشتن
فقط این قسمت نمایشگاه تا حدودی سرگرم شدی
موقعی که اونها شعر میخوندن تو بادکنکت رو بالا میاوردی و تکون میدادی
بعد اونها شعر عمو زنجیر باف رو خوندن که شما از بچه ها که جواب بله میدادن یاد گرفته بودی بگی بیه یعنی بعله
ما هی توی ماشین عمو زنجیر باف میخوندیم و تو میگفتی بیه
وای نمیدونی وقتی حرف میزنی آدم دلش میخواد درسته قورتت بده من که بعضی موقع ها دیگه نمیتونم خودم رو کنترل کنم و حسابی توی بغلم فشارت میدم یا بعضی وقتها یه گاز یواش از لپت میگیرم که تو حسابی شاکی میشی ولی خوب مامانی چکار کنم نمیتونم خودم رو کنترل کنم از بس تو جیگر و با مزه میشی
اینم عکسهای دخترم توی نمایشگاه و سن محل برگزاری جشن
اول اسباب بازیها و کتابهائی که برات خریدیم
فقط همین ها رو تونستیم پیدا کنیم
البته عاشق کتابها هستی
اون کتاب آن روزها رو هم بابائی برات خرید تا در آینده بدونی کتابهای فاسی بابائی و مامانی چه طوری بوده
اینم روبروی یه خونه پیش ساخته کاهگلی
اینم سن اجرا